۱۴۰۱ آبان ۸, یکشنبه

خیزش های بدون رهبر؛ انقلاب ۱۴۰۱ ایران



کارنی راس؛ بنیان گزار سازمان دیپلمات مستقل و نویسنده ی کتاب انقلاب بدون رهبر است

او در کتابش از نقش بریتانیا در سرکوب دموکراسی در ایران می گوید و همینطور در شکل گیری نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران  وی در پاسخ به این سوال که آیا خیزش های بدون رهبر به موفقیت دست پیدا می کنند پاسخ مثبت می دهد و انقلاب تونس و اکراین را مثال می زند. براندازی رژیم بن علی بعد از ۲۳ روز از شروع اعتراضات  و جرقه ی این انقلاب که مردی بود که خودش را در شهر کوچکی در تونس آتش زد و این قرابت بسیار نزدیکی دارد با قتل مهسا امینی بدست پلیس امنیت اخلاقی در ایران. این پاسخ بسیار دلگرم کننده ایست به آن دسته از افراد که معتقدند امیدی به پیروزی مردم ایران نیست چرا که مردم ایران رهبری ندارند. اعتراضات بدون رهبر می توانند خیلی سریع تاثیرات بزرگی داشته باشند. تاریخ گواه این حقیقت است که سقوط نظام جمهوری اسلامی نه تنها دور از ذهن نیست بلکه ممکن است در چند روز آینده خبر فرار مسئولان نظام و شخص علی خامنه ای به گوش برسد. هرچند تا به امروز تعداد بسیار زیادی از مسئولان جمهوری اسلامی به همراه خانواده شان با پروازهای اختصاصی از فرودگاه امام از کشور خارج شده اند. تفاوت بزرگی که خیزش اخیر ایران توسط مردم آزادی خواه با اعتراضات قبلی دارد این است که این بار خود مسئولان نظام احساس خطر کرده اند و به قولی به این باور رسیده اند که " این تو بمیری دیگر از آن تو بمیری ها نیست " . در جنبش های بدون رهبر مردم الهام بخش یک دیگر خواهند شد و هرچه سرکوب و خشونت از سوی رژیم بیشتر شود آتش خشم مردم نیز افروخته تر خواهد شد. 


در خیزش اخیر مردم ایران ما شاهد این هستیم که در کوچک ترین شهرها و حتی روستاه ها مردم  به خیابان ها آمده و در حال مبارزه با یکی از وحشی ترین نظام های تاریخ هستند. به میدان آمدن مردم در شهرهای کوچک بسیار حائذ اهمیت است چرا که رژیم دیگر نمی تواند نیروهای سرکوب گر را از شهرهای کوچک فرابخواند برای سرکوب مردم در کلان شهرها. اتفاقی که امروز در حال رخ دادن است. رژیم با کمبود نیروی سرکوب روبروست و مقابله با مردم معترض برای رژیم استبدادی بسیار سخت شده است و می شود گفت غیرممکن

یک رژیم استبدادی که ید تولایی در سرکوب مردم خود نیز دارد خیلی خوب می داند که چطور با توسل به نیروهای سرکوب گر، لباس شخصی ها، بسیج و سپاه جنبش ها را سرکوب کند و از تشکیل اپوزوسیون ها و گروهک های مخالف جلوگیری کند اما انجام این امر در یک خیزش بدون رهبر غیرممکن است و این چیزی است که رژيم جمهوری اسلامی خیلی خوب می داند و امروز از هر زمان دیگری درمانده تر و مستاصل تر به نظر می رسد. رهبری وجود ندارد که جمهوری اسلامی بخواهد آن را حذف کند یا گروه خاصی که با آنالیز کردن حرکت ها و استراتژی های آن ها بتوان خنثی شان کرد

اما چه چیزی به خیزش بدون رهبر مردم ایران قدرت می دهد و آن ها هیجان انگیز می کند؟

ذات جنبش های بدون رهبر این است که صداهای بسیار زیادی وجود دارد، متعدد هستند و خواهان کثرت گرایی، دموکراسی و احترام به حقوق همه ی اقشار جامعه هستندو این مسئله همان چیزی است که این جنبش ها را مهم و شکست ناپذیر می کند، بیان نیاز به دموکراسی و کثرت گرایی و همزیستی مسالمت آمیز و حفاظت از حقوق بشر برای همه ی اقلیت ها، برای زنان، کردها،  . زرتشتیان، بهاییان و آتئیست ها و تمام جریان فکری دیگر. این تعدد صداهای اعتراض است که به این جنبش ها قدرت می دهد و آن را هیجان انگیز می کند و مردم معترض ایران امروز این مسئله را درک کرده اند و به سست شدن پایه های رژیم استبدادی پی برده  اند و این به ان ها نیرو می دهد که خیابان ها را ترک نکنند

واکنش جمهوری اسلامی به خیزش اخیر مردم ایران

جمهوری اسلامی سعی می کند وانمود کند که این اعتراضی است که با تحریک کشورهای خارجی شکل گرفته است و به همین دلیل انگشت اتهام را به سمت گروه های کرد عراق گرفته اند و ایالات متحده و دیگران را برای این اعتراضات متهم می کنند در صورتی که بسیار واضح هست که هیچ تحریک خارجی وجود ندارد، واضح هست که این حرکت کاملا خودجوش است و از درون خود ایران می آید، از احساس بسیار عمین ناخشنودی و نارضایتی از داخل ایران به خصوص در مورد حقوق زنان می آید. اما تنها مسئله حقوق زنان نیست و نگرانی های دیگری را درباره ی یک رژیم استبدادی در بر می گیرد از جمله نگرانی های سیاسی، نگرانی های اقتصادی، نگرانی های درمورد آزادی و آزادی بیان  و به طور کلی حقوق سیاسی. این ها تحریک خارجی نیست اما رژیم های استبدادی دوست دارند وانمود کنند که این ها تحریک های خارجی اند






 

پست‌های پرطرفدار