کیان پیرفلک کودک ۹ ساله ی ایرانی ساکن ایذه در خوزستان بود که در
شامگاه چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در جریان حمله به بازار ایذه در حالیکه با مادر، پدر
و برادر خردسالش در خودرو و در حال بازگشت به خانه خود در ایذه بودند هدف گلوله
ماموران امنیتی جمهوری اسلامی قرار گرفت و کشته شد. مادرش می گفت: ماموران به آن
ها هشدار دادند که به سمت اغتشاش گران نروند کیان به پدرش گفته بود این یک بار را
به حرف ماموران اعتماد کن و برگرد. پس از دور زدن، نیروهای لباس شخصی ماشین آن ها
را به رگبار بستند پیکر او روز جمعه ۲۷ آبان با حضور گسترده ی مردم ایذه و
شعارهایی علیه نظام جمهوری اسلامی و خامنه ای به خاک سپرده شد.
خودروی پدر کیان پیرفلک از چهار طرف مورد حجوم نیروهای سرکوبگر رژیم قرار گرفت و
به گفته ی نزدیکان خانواده ی پیرفلک خودرو را به رگبار بستند.
خانواده کیان از ترس ربوده شدن پیکر فرزندشان در شب حادثه از انتقال او به سردخانه امتناع کرده و جسد او را در میان کیسه های یخ به خانه بردند. مادر کیان روایت رسمی جمهوری اسلامی مبنی بر تروریست بودن افرادی که پسرش را کشته اند را دروغ خواند. وی در مراسم تشییع پیکر فرزندش یاداور شد که او به ضرب گلوله ی ماموران رژیم آخوندی کشته شده است. مادر شجاع کیان به جای شیون و زاری شمشیر علیه جنایات جمهوری اسلامی از رو بسته و به رغم تهدیدهای نیروهای امنیتی پرده از این جنایت برمیدارد.
مادر کیان در روز خاکسپاری شعری با لحن کودکانه برای فرزندش می خواند شعری که شخص
علی خامنه ای را نشانه گرفته :
اتل متل توتوله
آسید علی چجوره
یه ریش داره تا سینه
سینه ی پر زکینه
قلبش مثال سنگه
حرفاش همه جفنگه
هرکی کنه انتقاد
از رشوه و از فساد
لاتای نابکارش، آتیش به اختیارش
...
اینجا مادر کیان فریاد می زند بگذار بخوانم، ماموران حاضر از ادامه ی خواندن شعر
توسط او جلوگیری کردند اما او ادامه می دهد
ما ملت کبیریم، ایرانو پس میگیریم
این مادر شجاع به جای شیون و زاری روبروی رژیم جنایت کار و بچه کش جمهوری اسلامی
ایستاده و شعار آزادی خواهی سر می دهد. براستی که قوم بختیاری مبارز و آزادی خواه
زاده شده اند.
شاید بتوان گفت کیان ۹ ساله جوان ترین عضو نسل روشنگر ایران است.
مادرش می گوید از خواندن و حفظ کردن سوره های قران به عنوان تکلیف درسی اش خودداری
می کرد و در جواب تنبیه مادر که چرا درس هایش را حاضر نمی کند، پاسخ می دهد:
مادر ما ایرانی هستیم چرا باید آیه های عربی را بخوانیم.
وقتی کودکی ۹ ساله به این بینش و باور رسیده و این چنین انزجار خود را از ارزش های
اسلامی تحمیل شده بر جامعه اش را نشان می دهد و زیر بار آن ها نمی ورد، حکومت
آخوندی و سردم دارانش باید فاتحه ی خود را بخوانند. رژیم می داند که مردم دیگر از
گلوله و باتوم و گاز اشک آور ترسی ندارند چرا که می بیند فرزندان بر مزار والدین و
والدین بر مزار فرزندان عزاداری نمی کنند
بلکه با عزمی راسخ تر با قدرت هر چه تمام تر به دعوت مردم به مبارزه علیه رژیم
اسلامی می پردازند.