۱۴۰۱ خرداد ۱۰, سه‌شنبه

آنچه از قران و اسلام نمی دانیم


آنچه از قران و اسلام نمی دانیم


بزرگی می گویید این جهان را آن هنگام که ترک کردم همان قدر ابلهانه یافتم که در ابتدا دیدم....


این قصه ی بسیاری از آدم ها و شاید تمامی ما باشد. بیش و کم بسته به اینکه کجا متولد شده ایم. کاری که حکومت های مذهبی می کنند کشیدن یک دیوار بتنی دور مغز آدم هاست. آنها اندیشه ی ما را در چهارچوبی تنگ و بسته قرار می دهند و اندیشیدن فراتر از این دیوار را گناه و مایه ی عذاب آدمی پس از مرگ می دانند. 

به خاطر دارم از کودکی و نوجوانی قوانین سرسختانه ی اسلام را در غالب کتب دینی و مذهبی به خورمان داده اند. آنها در ابتدا قدرت و اجازه ی اندیشیدن، فراتر از قوانین مذهب را از ما گرفتند و هرگاه با پرسشی انتقادی روبرو شدند که یارای پاسخگویی به آن را نداشتند گفتند این معنای ظاهری دین است، معنای باطنی آن است که مراجع و متخصصان دینی می گویند. قران یک معنای ظاهری و یک تفسیر باطنی دارد، قافل از آنکه تمامی داستان های مکتوب شده آنقدر واضح و ابلهانه بود که کندترین ذهن ها با اندکی تفکر بدون ترس و خارج از چهارچوب تعیین شده هم به معنای ظاهری آنها پی میبرد و هم آنچه تفسیر باطنی می نامند. 


اما دین چه کرد با آدم ها


انسان ها را از هم جدا کرد، میان ما فاصله انداخت، ما را با پیروان دیگر ادیان دشمن کرد، جنگ ها به راه انداخت و خون ها ریخت، تمدن ها را از میان برد، مغز آدم ها را مخدوش کرد، کودکان را یتیم کرد و زن ها را کنیز و برده و مهم تر از همه اندیشیدن آزادانه و فراتر از هر مرام و مسلکی را برای آدم ها حرام کرد و تمام این ها بیش از هر کیش و آیین دیگری در" اسلام " و تفکر اسلامی مشهود است. اسلام به تعبیری همان " خشونت " است. 


محمد همان شیاد باهوش و کاریزماتیک از همان ابتدا برای گسترش آنچه می خواست، برای به تحقق رسیدن بلند پروازی ها و حس قدرت طلبی که داشت، از ثروت خدیجه، بانوی پروتمند و تاجر حجاز سود فراوان برد و او را به همسری خود دراورد و  از ثروت زنی که بواسطه ی ازدواج با او بدست آورده بود توانست در گسترش اسلام به موفقیت چشمگیر دست پیدا کند. پس از آن نوبت به ابوبکر، مردی پروتمند، مورد احترام و بانفوذ. پس با دختر خردسال ابوبکر نیز ازدواج کرد. براساس کتاب "عایشه پس از پیامبر" زمانی که محمد برای مشورت در امور اسلام به منزل ابوبکر وارد شده، دختربچه ای خردسال، سپید روی و سرخ موی میبیند در حیاط منزل ابوبکر مشغول بازی و ..... مکتوب است عایشه با عروسک هایش وارد خانه ی محمد شد. چون پیامبری کودک همسری را رواج می دهد و مجاز می داند ، چه انتظاری از پیروان او می توان داشت. ابوبکر از پروتمندان و مردی صاحب اندیشه بود و متبحر در نسب شناسی اعراب. به جرات می توان گفت شاید بدون کمک های مادی و پشتیبانی های همه جانبه ی ابوبکر اسلامی وجود نمی داشت. ابوبکر تنها فردی است در اسلام که هم خودش هم پدرش هم پسرش هم نوه اش از یاران وصحابه ی محمد بودند

رشته ی کلام کوتاه... 

برای شناخت بهتر و بیشتر محمد، قران و اسلام تعدادی از آیات خشونت آمیز قرآن جمع آوری شده ، قضاوت با آنها که بی غرض و بی تعصب و بدور از تمام پیش داوری ها و بدون مقدس جلوه دادن این مذهب و این کتاب در جهانی که تقدس تنها یک مفهوم موهوم بشری است می اندیشند.

آیات خشونت در قران


    براي بررسی خشونت در اسلام اول از همه باید آیههایی را که دستور به قتل و آدمکشی را به اسـم خـدا صـادر کردهاند را می اوریم، و در ادامه دروغ روحانیون و اخوندهاي مسلمانان را در این زمینه بررسی میکنی. آیه هاي فراوانی در قران دستور به قتل و جنایت کسانی را که تسلیم اعراب مسلمان نمیشدند وجود دارد کـه در تمام این ایات دستور کشتن کسانی را که با مسلمانان اختلاف عقیده داشته اند صادر شده است. در زیر فقط چند نمونه ازین آیات را براي شما مینویسیم. سورة توبه - آیۀ 123


اي کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید کـه خداوند با پرهیزکاران است سورة محمد - آیۀ 4

چون با کافران روبرو شدید، گردنشان را بزنید. و چون آنها را سخت فرو فکندید، اسیرشان کنید و سخت ببندید. آنگاه یا به منت آزاد کنید یا به فدیه. تا آنگاه که جنگ به پایان آیـد . و ایـن اسـت حکـم خـدا . و اگـر خـدا میخواست از آنان انتقام میگرفت، ولی خواست تا شمارا به یکدیگر بیازماید. و آنان که در راه خدا کشته شده انـد اعمالشان را باطل نمیکند. این ایه در جواب کسانیست که میگویند اسلام دستور سر بریدن را نداده. در ایه میگویـد اگـر میخواسـت انتقـام میگرفت ولی خدا خواسته که شما مثل حیوانات درنده به جان هم بیفتید. سورة انفال - آیۀ 39


با آنان نبرد کنید تا دیگر فتنه اي نباشد و دین همه دین خدا گردد پس اگر باز ایستادند ، خدا کردارشان را مـی بیند. سورة احزاب - آیۀ 6

اینان لعنت شدگانند. هرجا یافته شوند باید دستگیر گردند و به سختی کشته شوند. سورة مائده - آیۀ 33

سزاى کسانى که با خدا و پیامبر او مىجنگند و در زمین به فساد مىکوشند جز این نیست که کشته شوند یـا بـر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت یکدیگر بریده شود یا از آن سـرزمین تبعیـد گردنـد ایـن رسوایى آنان در دنیاست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت. در این ایه به صراحت دستور سلاخی انسانها صادر گردیده و خدایی که محمد معرفی کرده تنها قتـل و ادمکشـی را راه اصلاح جامعه میدانسته. سورة مائده - آیۀ 38

و مرد و زن دزد را به سزاى آنچه کردهاند دستشان را به عنوان کیفرى از جانب خـدا ببریـد و خداونـد توانـا و حکیم است. سورة توبه - آیۀ 2

اي کسانی که ایمان آورده اید، مشرکان نجسند و از سال بعد نباید به مسـجد الحـرام نزدیـ ک شـوند، و اگـر از بینوایی میترسید، خدا اگر بخواهد به فضل خوش بی نیازتان خواهد کرد. زیرا خدا دانا و حکیم است. در این ایه کسانی که به دروغهاي محمد اعتنایی نداشته اند را نجس خوانده (بی احترامی بـه عقایـد ) و انهـارا از رفتن به مکه محروم کرده و این قانون کماکان پابرجاست. سورة توبه - آیه 29

کسانی را از اهل کتاب که به خدا و روز قیامت ایمان نمی آورند و چیزهایی را که خدا و پیامبرش حـرام کـرده است بر خود حرام نمیکنند و دین حق را نمیپذیرند بکشید، تا آنگاه که به دست خود در عین مذلت جزیه بدهند. در این آیه دستور قتل مسیحیها و یهودیا را هم صادر کرده و کلا یا باید مسلمان باشی و یـا کشـته شـوي . ایـن است دین صلح و صفا!! سورة نساء - آیۀ 8

دوست دارند همچنان که خود به راه کفر میروند شما نیز کافر شوید تا برابر گردید. پس با هـ یچ یـ ک از آنـان دوستی مکنید تا آنگاه که در راه خدا مهاجرت کنند. و اگر سر باز زدند در هرجا کـه آنهـا را بیابیـ د بگیریـ د و بکشید و هیچ یک از آنها را به دوستی و یاري برمگزینید. سورة انفال - آیۀ 12

و آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد: من با شمایم. شما مومنان را به پایداري وادارید. من در دلهاي کافران بیم خواهم افکند. بر گردنهایشان بزنید و انگشتانشان را قطع کنید. سورة توبه - آیۀ 5 

پس چون ماههاي حرام به سر آمد آنگاه مشرکان را هر جا یافتید به قتل رسانید. و آنهـا را دسـتگیر و محاصـره کنید . و هر سو در کمین آنها باشید. چنانچه توبه کردند و نماز به پاي داشتند و زکات دادند پس از آنها دسـت بدارید. که خدا آمرزنده و مهربان است. این آیه به ایه سیف معروف است و جزو ایاتی هست که در اواخر عمر محمد صادر شده و به صورت عام دستور قتل عام تمامی غیر مسلمانان را صادر میکند دقیقا همانکاري که داعش و طالبان و القاعده انجام میدهند. سورة توبه - آیۀ 12

اگر پس از بستن پیمان، سوگند خود شکستند و در دین شما طعن زدند، با پیشوایان کفر قتال کنید که ایشـان را رسم سوگند نگه داشتن نیست، باشد که از کردار خود باز ایستند. سورة بقره - آیۀ 19

هرجا که آنها را بیابید بکشید و از آنجا که شما را رانده اند، برانیدشان، که فتنه از قتل بـدتر اسـت . و در مسـجد الحرام با آنها مجنگید مگر آنکه با شما بجنگند. و چون با شما جنگیدند بکشیدشان که این است پاداش کافران. همانطور که دیدید اینها نمونه اي از ایات قتل و جنایت قران بود که به مسلمان اجازه قتل عام دیگر انسانها با هر عقیده اي به جز اسلام را میدهد.

محمد و تشویق ب جنگ و آدمکشی: محمد از قول االله مردم را به جنگ تشویق میکند: سورة انفال - آیۀ 6

اي پیامبر، مؤمنان را به جنگ تحریک کن ، اگر از شما بیست نفر شکیبا باشند بر دویست نفر چیره خواهند شـد و اگر از شما صد نفر باشند بر هزار نفر از کافران چیره می شوند؛ زیرا آنان گروهی کوته فکرند. نکتهي دیگري که در آیه بالا وجود دارد، حساب و کتاب ریاضی االله است، براي اینکه تأکید کند من ریاضی را به خوبی بلدم، بار اول 20 را در 10 ضرب کرده و بار دوم 100را در 10 و در هر دو بـار پاسـخ درسـت ی داده است! و میگوید که االله جان شما را میخرد تا بهشت را تقدیم کند: سورة توبه - آیۀ 111 

االله از مؤمنان جانها و مالهایشان را خرید، تا بهشت براي ایشان باشد؛ در راه االله میجنگند، پس (چـه ) بکشـند یـا کشته شوند وعده اي حقی که االله در تورات وانجیل و قرآن داده است و چه کسی بهتر ازاالله به پیمان خـود وفـا خواهد کرد؟ به این خرید و فروشی که کردهاید شاد باشید که شادکامی بزرگی است. االله کسانی که در صفوفی محکم در راهش بجنگند را دوست دارد: سورة صف - آیۀ 4

االله کسانی که در راهش در صفی سرب مانند، میجنگند را دوست دارد. واین راه، وظیفهي همه مسلمین است؛ وظیفهاي که کسی نمیتواند االله را فریب دهد، زیرا او شنواي داناست. سورة بقره - آیۀ 2

در راه االله بجنگید و بدانید که االله شنوا و داناست. گرچه ممکن است برخی از انسانها از این واجب اسلامی نفرت داشته باشند؛ ولی باید بداننـد کـه در ایـ ن تنففـر خیري است. 

سورة بقره - آیۀ 2

جنگ بر شما واجب شد در حالی که از آن متنفرید، چه بسا چیزي که از آن متنفر باشید در آن خیر شما باشـد و چه بسا چیزي را دوست بدارید آن برایتان شر باشد، االله میداند و شما نمیدانید. مسلمانی که در راه االله بجنگد، داراي درجاتی بسیار بالاتر از کسی است کـه نمـ یجنگـد و کسـ ی کـه توانـائ ی جنگیدن را ندارد، باید با مال خویش به مجاهدان یاري رساند.

 سورة نساء - آیۀ 95 

مؤمنانی که بدون هیچ رنجی از جنگیدن خوداري میکنند با کسانی که با مال و جان خویش در راه االله جهاد مـ ی کنند برابر نیستند؛ االله کسانی را که با مال و جان خویش جهاد میکنند بر آنان که از جنگیدن خودداري میکننـد با درجتی برتري داده است و االله همه را وعده هاي خوبی داده است و مجاهـدان را بـر آنهـا کـه از جهـاد روي گردانند با مزد زیادي برتري داده است. 1
 -محمد براي اینکه شدت ثواب جنگیدن و کشتن در راه االله را گوشزد کند میگوید: بهشت زیرا سایه شمشـ یر است

 منابع: (جامع الاحادیث الشیعه/ ایت االله بروجردي/ جلد 13 /صفحه 14 - الامثال فی تفسیر کتاب االله المنزل/ آیـ ت االله مکارم شیرازي/ جلد 2 /صفحه 784 - المستدرك/ حاکم نیشابوري/ جلد 2 /صفحه 78 ( 2 -رسول االله فرمود: دروازههاي بهشت زیر سایهي شمشیرهاست. (صحیح مسلم/ جلد 6 / صفحه 45 - صحیح البخاري / کتاب الجهاد/ باب الجنه تحت بارقـه السـ یوف {جلـد 3 / صفحه 208 ( با خواندن این ایات و احادیث چه چیزي در ذهنتان تداعی میکند؟؟؟؟

 آیا مگر داعش و طالبان و القاعده غیر از این دستورات را اجرا میکنند؟؟؟؟؟ اخوندهاي شیعه اشغالگر ایران با توصل به همین آیات ضد بشري و وحشیانه، مخالفین عقیدتی خود را به خـاك و خون میکشند، و بعد براي تحمیق مردم میگویند جنگ و قتال فقط براي دفاع است.

كدام آیات دستور قتل و غارت را صادر كرده اند و چرا؟؟ آیات قران به دو دسته تقسیم میشوند، آیاتی که در مکه بیان شده اند و آیاتی که در مدنیه محمـد آنهـا را بیـ ان نموده. در آیات مکی همواره صحبت از ترحم و انسانیت است، زیرا اسلام در آن هنگام زیر فشـار مردمـ ی بسـر میبرد که پذیریش ایدهي جدید برایشان مشکل بود و محمد داراي قدرت نظامی نبود. اما آیاتی که در مدینه بیان شده اند در آنها سخن از جنگ و کشتن غیر مسلمانان است. زیرا در مدینه محمد داراي نیـروي نظـامی و قـدرت شده بود.

محمّد رّسولُ اللَّه والَّذینَ معه أَشدّاء علَى الْکُفَّارِ رحماء بینَهم تَرَاهم رکَّعا سجّدا یبتَغُونَ فَضْلًا مّنَ اللَّه ورِضْوانًا سیماهم فی وجوههِم مّنْ أَثَرِ السّجود ذَلک مثَلُهم فی التَّوراةِ ومثَلُهم فی الْإِنجِیلِ کَزَرعٍ أَخْرَج شَطْأَه فَآزره فَاسـتَغْلَظَ فَاسـتَوى علَى سوقه یعجِب الزُّرّاع لیغیظَ بِهِم الْکُفَّار وعد اللَّه الَّذینَ آمنُـوا وعملُـوا الصّـالحات مـنْهم مّغْفـرَةً وأَجـرًا عظیمـا (فتح/29 (

ترجمه: محمد فرستادهي االله است و کسانى که با اویند بر کافران سختگیر , با همـدیگر مهرباننـد آنـان را در رکـوع و سجود میبینى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت آنان بر اثر سجود در چهرههایشـان اسـت ایـن صـفت ایشان است در تورات و مثل آنها در انجیل چون کاشتهاي است که جوانه خود برآورد و آن را مایه دهد تا سـتبر شود و بر ساقه هاى خود بایستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از آنان کافران را به خشم دراندازد االله به کسـانى از آنان که ایمان آورده و عمل صالح کرهاند آمرزش و پاداش بزرگى وعده دادهاست. در این آیه بیان میکند که مسلمانان به همدیگر رحم میکنند و با کفار بسیار سختگیرند. همانگونه که ملاحظه میشود، قرآن کلمهي "اشداء" را در مقابل "رحماء" آورده، پس اگر معناي "رحماء" رحم کردن باشد، معناي اشداء "بیرحم" بودن است. پیامبران اسیر نمیگیرند، نخست قتل عام میکنند، این جمله را محمد پس از اینکه مسـلمانان در جنـگ بـدر بـا هدف دریافت فدیه اسیر گرفتند بیان نمود، او از این کار آنان راضی نبود، االله را به خدمت گرفـت و از قـول او خود را مورد نکوهش قرار داد و گفت:

ما کَانَ لنَبِی أَن یکُونَ لَه أَسرَى حتَّى یثْخنَ فی الأَرضِ تُرِیدونَ عرَض الدنْیا واللّه یرِید الآخرَةَ واللّـه عزِیـزٌ حکـیم (انفال/67 (

ترجمه: هیچ پیامبرى را سزاوار نیست که اسیرانى بگیرد مگر اینکه در زمین قتل عام بسـ یار کنـد؛ شـما کـالا ي دنیـ ا را میخواهید و االله آخرت را میخواهد و االله شکست ناپذیر حکیم است. و در ادامه، آنان را به سبب اسیر گرفتن مورد نکوهش قرار میدهد:

لولاَ کتَاب منَ اللّه سبقَ لَمسکُم فیما أَخَذْتُم عذَاب عظیم) انفال/68 ( ترجمه: اگر پیش از این از جانب #االله دستوري داده نشده بود ، به سبب آنچه گرفته بودید (اسیران) عـذاب ی بـزرگ بـه شما میرسید. پس تنها از غنائیم استفاده کنید:


از آنچه به غنیمت گرفتهاید که حلال است و پاکیزه ، بخورید و از االله بترسید بدون شک االله آمرزنده و مهربـان است. مسلمانان تنها باري که اسیر گرفت، در اولین جنگش یعنی جنگ بدر بود و خطاب به اسیران میگوید:

) انفال/70 ( ترجمه: اي پیامبر، به اسیرانی که در دستتان هستند بگو اگر االله در دلهاي شما نشان ایمان ببینـد، بهتـر از آنچـه از شـما گرفتهاند به شما خواهد داد و شما را میبخشد و االله آمرزنده و مهربان است. و با بیان آیات بالا هرگز اسیري گرفته نشد، نمونهي بارزش کشتن تمام مردان بنی قریظه که آنهـا را بـالغ مـ ی دانست است، ملاك او براي تشخیص بلوغی آنها رویش مو بر پشت آلت تناسلی نوجوانان بوده اسـت .(در یـک پست جداگانه این داستان را مینویسم) بدر اولین جنگ محمد که با هدف غارت کاروان تجاري مکیان که از سفر شام بر میگشـتند، صـورت گرفـت؛ ابتداي راه باز شده فرهنگ جهاد و شهادت و کشتن. آیه پائین دقیقا پیش از فتح مکه و زمانی گفته شده است که مسلمانان خود را قوي میدیدند:

بِ (آل عمران/195 ( ترجمه: پس پروردگارشان دعاى آنان را اجابت کرد من عمل هیچ صاحب عملى از شما(مسلمانان) را از مرد یـا زن کـه همه از یکدیگرید تباه نمیکنم پس کسانى که هجرت کرده و از خانههاى خـود رانـده شـده و در راه مـن آزار دیده و کشتار کردند(جنگیدند) و کشته شده اند بدیهایشان را از آنان میدایم و آنان را در باغهایى که از زیر آن نهرها روان است درمیآورم پاداشى است از جانب االله و پاداش نیکو نزد االله است. این آیه باز در مدینه نازل شده و به مسلمانان یادآوري مینماید که اگر شما کشته شدید و یا کشتید، این کشـتار سبب تکفیر گناهان شما میشود و این نشان از اهمیت ادمکشی و جنایت را نزد االله نشان میدهد. خوب به این آیه توجه کنید که چکونه دستور میدهد شما حتی میتوانید همدیگر را هم بکشید:


ا(نساء/66 ( ترجمه: و اگر بر آنان نوشته بودیم(دستور داده بودیم) که همدیگر را بکشید، یا از خانههاى خود به بیرون شوید، به غیـ ر از اندکی از ایشان آن را انجام نمیدادند؛ و اگر آنان آنچه را بدان اندرز شدند به کار میبستند یقینـا بـراي آنـان بهتر و در استواري گامشان مؤثرتر بود. میبینید که االله تنها زبانی که میفهمد زبان شمشیر و ادمکشی است. در آیات گوناگونی قرآن شرك را ظلم میداند و مشرك در حقیقت ظالم است:

) لقمان /13 ( ترجمه: و هنگامیکه لقمان به پسرش که پندش میداد گفت فرزندم به االله شرك میاور، چرا که شرك ظلم بزرگى است. پس در اینجا منظور از ظلم همان شریک قرار دادن االله از طرف مشرکان در عبادت است. لذا مشرکان چون ظالم هستند، پس از نظر قرآن باید کشته شوند و این آیه هم در مدینه بیان شده:

) توبه/5 ( ترجمه: پس هنگامی که ماههاى حرام سپرى شد مشرکان را هر کجا یافتید بکشید و آنـان را دسـتگیر کنیـد و محاصـره کنید و به کمین آنان بنشینید در هر مکانی که قابل کمین کردن است پس اگر توبه کردند و نمـاز خواندنـد و زکات پرداختند راه را بر آنها رها کنید، زیرا االله آمرزنده مهربان است. این آیه به نام آیه سیف یا شمشیر معروف است و خط بطلانی است بر تمام ایات مـدارا و بـرادري کـه در مکـه سروده شده بودند. قرآن یکی از راه هاي نزدیکی به االله را جنگ و کشتار در راه او میداند:

م بقره/244 ( ترجمه: در راه االله بجنگید و بدانید که االله شنواى داناست. و در (آل عمران/167(؛ این آیه باز در مدینه نازل شده است. در آیۀ 28 سورة توبه االله مشرکین را نجس میشمارد که حق نزدیک شدن یه مسجد الحرام را ندارند:

 (توبه/28 ( ترجمه: اى مؤمنان، همانا مشرکان نجس هستند، لذا نباید پس از امسالشان به مسجدالحرام نزدیک شوند، و اگر از [رکـود تجارت و] تنگدستى میترسید، پس در آینده ي نزدیک االله شما را از فضل خویش توانگر گرداند، که #االله داناى فرزانه است. آیا باور میکنید #خدایی که خالق کائنات است کسی را نجس بخواند؟؟؟؟؟ در آیهي بعدي همین سوره بیان میشود که با تمام کسانیکه به دین االله ایمان نمیآورند را بجنگید مگر اینکه بـه شما جزیه بدهند:

َ (توبه/29 ( ترجمه: و کسانی از اهل کتاب(یهودیان و مسیحیان) کـه بـه االله و روز آخـرت ایمـان ندارنـد و حـرام داشـ تهي االله و فرستاده اش را حرام نمیگیرند و به دین حق نمیگروند، (با آنها ) بجنگید تا به دست خویش و با حقارت جزیـه بپردازند. اما این جزیه دادن شامل کدامین گروه میگردد؟ یهودیان و مسیحیان مگـر االله را قبـول ندارنـد، مگـر قـرآن از پیامبرانشان با نیکی یاد نمیکند، اگر اینگونه است پس چرا اگر جزیه ندادند باید کشته شوند؟؟؟؟ قرآن در دنبالهي آیه دلیل این کار را میگوید:

نَ (توبه/30 ( ترجمه: و یهودیان میگویند عزیر پسر االله و مسیحیان میگویند مسیح پسر االله، این سخنى است که به زبان میآورند و به سخن کافران پیشین تشبه میجویند، االله (باید) آنها را بکشد که چگونه به بیراهه میروند. طبق این آیه یهودیان و مسیحیان را به این دلیل که یکی عزیر را و دیگري عیسی را پسر االله میدانند در زمـره ي مشرکانند ولی به مسلمانان میگوید که میتوانید آنها را نکشید و از آنها جزیه بگیرید و این بـدان معناسـت کـه اگر جزیه ندادند باید آنها را بکشید. تمام این آیات در مدینه بیان شده اند.

 (توبه/123 ( ترجمه: اى کسانى که ایمان آوردهاید (با) کافرانى که مجاور شما هستند بجنگید و آنان باید در شـما خشـونت بیابنـد و بدانید که االله با متقیان است. ببینید میگوید با انها بجنگید تا متوجه شوند شما خشن هستید!! نمیگوید صلح کنید تا بفهمنـد مهربانیـد و انسـانید ! میگوید نشان دهید که درنده خو و وحشی هستید!! عجب خدایی را محمد معرفی کرده!! این آیه باز در مدینه بیان شده. به این آیات توجه فرمایید:

فإِذا لَقیتُم الَّذینَ کَفَرُوا فَضَرْب الرِّقَابِ حتَّى إِذَا أَثْخَنتُموهم فَشُدّوا الْوثَاقَ فَإِمّا منًّا بعد وإِمّا فداء حتَّـى تَضَـع الْحـرْب أَوزارها ذَلک ولَو یشَاء اللَّه لَانتَصرَ منْهم ولَکن لّیبلُو بعضَکُم بِبعضٍ والَّذینَ قُتلُوا فی سبِیلِ اللَّـه فَلَـن یضـلَّ أَعمـالَهم (محمد/4 

( ترجمه: پس چون با کسانى که کفر ورزیده اند برخورد کردید گردنها را بزنید تا هنگامی که آنان را از پاى درآوردیـد، پس (اسیران) را محکم در بند کشید سپس یا منت نهید و یا فدیه (بگیرید) تا در جنگ اسلحه بر زمـین گذاشـته شود؛ این است (امر االله) و اگر االله میخواست از ایشان انتقام میکشید ولى تا برخى از شـما را بـه وسـیله برخـى بیازماید و کسانى که در راه االله کشته شدهاند هرگز کارهایشان را ضایع نمیکند. او همچنین فریاد مرگ بر کفار را سر داده است. االله میگوید که دشمنانتان را به بدترین نحو شکنجه دهید:

إِنَّما جزَاء الَّذینَ یحارِبونَ اللّه ورسولَه ویسعونَ فی الأَرضِ فَسادا أَن یقَتَّلُواْ أَو یصلَّبواْ أَو تُقَطَّع أَیدیهِم وأَرجلُهـم مّـنْ خلاف أَو ینفَواْ منَ الأَرضِ ذَلک لَهم خزْي فی الدّنْیا ولَهم فی الآخرَةِ عذَاب عظیم) مائده/33 

( ترجمه: سزاى کسانى که (با) االله و فرستاده اش محاربه میکنند و در زمین به فساد (کارهائی که از دید اسلام گناه است) میکوشند جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خـلاف جهـت یکـدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند این رسوایى آنان در دنیاست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت. در اینجا "و" بین االله و رسوله "و" عطف است؛ و این بدان معناست که هر حکمی که براي یکی ثابـت شـد بـر دیگري نیزصادق است، مانند این است که بگوئیم "حسن و حسین همکار هستند" اگر مایل به دانستن شغل آنهـا هستیم کافی است که شغل یکی ازآنها را بشناسیم. پس روي همین اصل است که ابتدا به بررسی منظور قـرآن از جنگ با االله میپردازیم؛ و نتیجه هم براي رسول قابل تعمیم است. حرب با االله در این آیه جنگ فیزیکی نیست، زیرا با االله (خداي وهمی) نمیتوان به صورت فیزیکی مبارزه کـرد . از دید اسلام کسی که از انجام دادن دستورات االله سرپیچی میکند، در واقع با او اعلام جنگ مینماید؛ یعنی هر نوع مخالفت با قرآن در واقع اعلام جنگ با االله است، لذا در این آیه چون حرب با االله مخالفت با اوست؛ پـس حـرب با رسول هم همینگونه است. به نظر میرسد که اصطلاح جنگ نرم و محاربه، ریشه در چنین نگرشی دارد. در قضیه ي ساخت مسجد توسط عده اي ( ساخت مسجد ضرار ) که از ترس به ظاهر اسـلام آورده بودنـد قـرآن آنها را کسانی مینامد که با االله و رسولش در جنگ هستند. میدانیم که آنها با اسلام در کارزار فکري بودند:

والَّذینَ اتَّخَذُواْ مسجِدا ضرَارا وکُفْرًا وتَفْرِیقًا بینَ الْمؤْمنینَ وإِرصادا لّمنْ حارب اللّه ورسولَه مـن قَبـلُ ولَـیحلفَنَّ إِنْ أَردنَا إِلاَّ الْحسنَى واللّه یشْهد إِنَّهم لَکَاذبونَ (توبه/

107 ( ترجمه: و آنهایى که مسجدى اختیار کردند که مایه زیان و کفر و پراکندگى میان مؤمنان است و کمینگاهى است بـراى کسى که قبلا با االله و پیامبر محاربه کرده بودند و سخت سوگند یاد میکنند که جز نیکى قصـدى نداشـتیم و االله گواهى میدهد که آنان قطعا دروغگو هستند. االله دلهاي مؤمنان را با کشتن کفار خنک میگرداند: قَاتلُوهم یعذِّبهم اللّه بِأَیدیکُم ویخْزِهم وینصرْکُم علَیهِم ویشْف صدور قَومٍ مؤْمنینَ (توبه/

14 ( ترجمه: با آنان بجنگید، تا االله آنان را به دست شما شکنجه دهد و رسوا کند و شما را بر آنهـا پیـروزى گرانـد و دلهـاى گروه مؤمنان را خنک گرداند. االله مجوز تجاوز به زنان (آیات قرآن در رابطه با تجاوز به کنیزان) غیر مسلمان را میدهد. تمام آیاتی که در آنها االله حکم به کشتن مشرکان داده مدنی هستند، در صورتیکه حتی یک آیه در قـرآن پیـ دا نمیشود که هم مکی باشد و هم حرف از کشتن بزند. درباره جنایات مسلمین در حمله به شهرها و کشورهاي مجاور صدها مورد در کتب خود مسلمین امده کـه سـعی میکنم خلاصه وار به بعضی از انها بپردازم. سعی میکنم تصویري از صفحه کتب مورد نظر را هم بعنوان مدرك بگذارم. این مطالب ادعاي روحانیون را که به دروغ و شیادي اسلام را دین صلح و صفا میدانند را رد میکند و انروي سـیاه و تاریک اسلام را افشا میکند.

فاتحان آدمخوار

 یکی از بزرگان أهل سنت، به نام قرشی، که از علماي بزرگ مصر اسـت، کتـابی دارد بـه نـام «فتـوح مصـر و اخبارها» . فتوحاتی که در کشورها صورت گرفته و خبرهاي آن را نوشته است. ایشان در قضیه فتح آندلس که میگوید: وقتی وارد آندلس شدند، وارد جزیرهاي شدند که دستهاي به نام کرامیین که نگهداري بوتههـاي انگـور را بعهـده داشتند در آنجا بودند. فرمانده لشکر اسلامی دستور داد سرکرده مسیحی آنها سر را بریدند و بدنش را قطعه قطعـه کرده داخل دیگ انداختند بدنش را پختند و جایی دیگر انداختند؛ ولی وقتی لشکریان اسلام سفره پهن کردند، بـه مردم اینگونه القا کردند که آن بدنها را داخل سفره گذاشته و خوردند. مردم در نقاط مختلف شهر پخش شـدند و گفتند کسانی که به شهر حمله کرده اند، همه آدم خوار هستند. وحشـت و رعبـی عجیـ ب در بـین مـردم ایجـاد کردند.(همانکاري که داعش میکند)

 منبع: فتوح مصر و اخبارها، ص345 و 346 جنگ ذاتالعیون:

 خالد بن ولید، وقتی وارد شهر انبار عراق شد، درگیري صورت گرفت خالد به تیراندازان ماهر دستور داد فقط بـه چشمان دشمن تیر بزنند هزار نفر را کور کردند لذا این جنگ را «ذات العیون» نامیدند

. منبع: البدایۀ و النهایۀ ابن کثیر، ج6 ،ص386 جنگ گرگان: 

 سعید بن عاص فرمانده ارتش خلفا وارد گرگان شد و با گرفتن 200 هزار دینار با آنها مصالحه کرد و بعـد وارد شهر طمیسه شد که در کنار دریا قرار داشت و آنها درخواست امان کردند و گفتند اگر امان بدهید ما #اسلام می آوریم. بعد از امان دادن، فرمانده ارتش اسلام وعده داد که ما یک نفر هم از شما را نمی کشـیم . بعـد از گشـودن درب قلعه شهر، سعید بن عاص دستور داد تمام مرد و زن و بزرگ و کوچک را از دم شمشـیر گذراندنـد و جـز یک نفر. چون گفته بودند جز یک نفر را نمی کشیم. این است عملکرد یکی از فاتحان در ایران.(ببینید چقـدر از مردانگی تهی بودند این قوم)

 منبع: الکامل ابن اثیر، ج3 ،ص 116 جنگ فلسطین:

 وقتی وارد فلسطین شدند، تعدادي از افرادي که مقاومت کرده بودند و بعد تسلیم شـدند، دسـتور دادنـد دسـت و پاهایشان را بریدند و اعضا و دست و پاهاي بریده را به دمشق که مرکز حکومت بنیامیـه بـود فرسـتاده بـالاي درب مسجد آویزان کردند. (تفاوتی بین کارهاي داعش با اینها میبینید؟؟) فقطعت أیدیهم و أرجلهم ثم حملوا إلى دمشق فرأیتهم مقطعین فأقیموا على باب مسجدها.

 منبع: تاریخ طبري، ج5 ،ص609 جنگ با اهل حیزان:

 ذهبی می نویسد: وقتی وارد منطقه حیزان شدند و با آنها درخواست صلح کردند و مسلمانان صلح را نپذیرفتند و بـا آنها به قتال پرداختند و تمام مردم را، حتی طفلها را سر بریدند غیر از یک سگ و یک آدم. 

 منبع: تاریخ اسلام ذهبی، ج7 ،ص308 ،حوادث سال 113هجري

آیا اسلام دین صلح است؟

 حتما شما هم زیاد شنیدید که می گویند اسلام دین صلح است و این گروه هاي تروریستی ربطی به اسلام ندارند. اما آیا کوچکترین مدرکی براي اثبات این ادعا وجود دارد؟؟ پیامبر اسلام دو سال بعد از مهاجرت به مدینه اولین جنگ خود را آغاز می کند. ملاحظه کنیـ د در مـدت 7سـال، محمد در چند جنگ حضور داشت. غزوه: جنگ هایی که خود پیامبر اسلام در آنها حضور داشت. غزوات پیامبر اسلام فقط در 7سال: 1 .غزوه «أبواء» 2 .غزوه «بواط»: 3 .غزوه «عشَیره» 4 .غزوه «بدر أولى» (سفوان) 5 .غزوه «بدر کبرى»: 6 .غزوه «بنى سلیم»: شوال سال دوم. 7 .غزوه «بنى قینقاع»: شوال سال دوم. 8 .غزوه «سویق»: ذيحجه سال دوم. 9 .غزوه «ذي امر» (غطفان) در سرزمین نجد: 10 .غزوه «أحد»: 11 .غزوه «حمراء الأسد» 12 .غزوه «بحران»: (معدنى است در حجاز، در ناحیه «فرع») ربیع الآخر سال سوم. 13 .غزوه «خندق» یا «احزاب»: 14 .غزوه «بنى نضیر»: ربیع الأول سال چهارم هجري. 15 .غزوه «ذات الرقاع»: در سرزمین «نخل»، و ماه جمادى الأولى یا ماه ربیع الآخر سال چهارم. 16 .غزوه «بدر الموعد»: ماه شعبان سال چهارم 17 .غزوه «دومۀ الجندل»: ربیع الأول سال پنجم. 18 .غزوه «بنى قریظه»: ذيقعده و ذيحجه سال پنجم. 19 .غزوه «بنى لحیان»: جمادي الأولى سال ششم. 20 .غزوه «ذى قرد» 21 .غزوه «بنى المصطلق 22 .غزوه «حدیبیه» 23 .غزوه «خیبر»: 24 .غزوه «فتح مکّه»: رمضان سال هشتم. 25 .غزوه «حنین»: شوال سال هشتم. 26 .غزوه «طائف»: شوال سال هشتم. 27 .غزوه موت 28 .غزوه «تبوك»: رجب سال نهم سریه: به جنگ هایی که محمد شخصاً در آنها شرکت نداشته و یکی از اصحاب را به سرکردگی سپاهیان تعیـی ن می کرده. سریه هاي پیامبر اسلام: 1 -سریه عبیده بن حارث که رسول خدا او را به قسمت جنوبى «ثنیه ذى المروه» فرستاد. 2 -سریه حمزه بن عبد المطلب در ناحیه «عیص» از نواحى ساحلى دریاى احمر، و برخى سریه حمـزه را پـ یش از سریه عبیده ذکر کردهاند. 3 -سریه سعد بن ابى وقاص- در خرار. 4 -سریه عبد اللّه بن جحش در نخله. 5 -سریه زید بن حارثه در قرده. 6 -سریه محمد بن مسلمه براى کشتن کعب بن اشرف. 7 -سریه مرثد بن ابى مرثد در رجیع. 8 -سریه منذر بن عمرو در بئر معونه. 9 -سریه ابى عبیده جرّاح در «ذى القصه» سر راه عراق. 10 -سریه عمر بن خطاب در تربه از بلاد بنى عامر. 11 -سریه على بن ابى طالب در یمن. 12 -سریه غالب بن عبد االله لیثى در بنى ملوح. 13 -سریه على بن ابى طالب و جنگ با بنى عبد اللّه بن سعد از اهل فدك. 14 -سریه ابى العوجاء سلمى در سرزمین بنى سلیم که خود او و همراهانش همگى به دست بنى سلیم کشته شدند. 15 -سریه عکاشه بن محصن در غمره. 16 -سریه ابى سلمه بن عبد الاسد در «قطن» که نام آبى از آب هاى بنى اسد و در ناحیه نجد است، در آن جنگ مسعود بن عروه کشته شد. 17 -سریه محمد بن مسلمه- از طائفه بنى حارثه- در «قرطاء هوازن». 18 -سریه بشیر بن سعد و جنگ- او با بنى مره در فدك. 19 -سریه بشیر بن سعد در یکى از نواحى خیبر. 20 -سریه زید بن حارثه در «جموم» از اراضى بنى سلیم. 21 -سریه زید بن حارثه 22 -سریه زید بن حارثه در «طرف» از نواحى نخل در سر راه عراق. 23 -سریه زید بن حارثه در وادى القرى 24 -سریه عبد اللّه بن رواحه در خیبر 25 -سریه عبد اللّه بن عتیک در خیبر که ابو رافع بن حقیق در همین سریه کشته شد. 26 -سریه عبد اللّه بن انیس 27 -سریه موته و فرستادن رسول خدا زید بن حارثه و جعفر بن ابى طالب و عبد اللّه بن رواحه را براى جنـگ بـا رومیان که هر سه آنها در آن جنگ کشته شدند. 28 -سریه کعب بن عمیر غفارى در «ذات اطلاح» از اراضى شام که او و همراهانش همگى در آن جـا بـه قتـل رسیدند. 29 -سریه عیینه بن حصن 30 -سریه غالب بن عبد اللّه در اراضى بنى مره که در آن جنگ مرداس بن نهیـ ک بـه دسـت لشـگر یان اسـلام کشته شد، و قاتلش اسامه بن زید و مردى از انصار بود. 31 -سریه ذات السلاسل 32 -سریه عبد اللّه بن أبى حدرد و مأموریت او با قبیله إضم پیش از فتح مکه 33 -سریه عبد اللّه بن أبى حدرد و مأموریت او براى کشتن رفاعه بن قیس جشمى. 34 -سریه عبد الرحمن بن عوف در دومه الجندل. 35 -سریه ابو عبیده جرّاح به سوى سیف البحر: 36 -سریه عمرو بن امیه ضمرى. 37 -سریه عمیر بن عدى خطمى و رفتن او براى کشتن عصماء دختر مروان. 38 -سریه علقمه بن مجرز

 منابع: واقدى، محمد بن عمر، مغازى تاریخ جنگ هاى پیامبر(ص)، ترجمه، مهدوى دامغانى، محمود، متن، ص 5 ،مرکـز نشر دانشگاهى، تهران، چاپ دوم، 1369ش.

 کاتب واقدى، محمد بن سعد، الطبقات الکبرى، ترجمه، مهدوى دامغانى، محمود، ج 2،ص1 ،انتشـارات فرهنـگ و اندیشه، تهران، 1374ش.

 ابن هشام، زندگانى محمد (ص) پیامبر اسلام، ترجمه، رسولى، سید هاشم، ،ج2 ،ص 406 387 ،-انتشارات کتابچى، تهران، چاپ پنجم ، 1375ش. 

 روحانیون مسلمان میگویند این جنگها همه جنبه دفاعی داشته!! ولی با نگاهی به تاریخ متوجـه میشـویم کـه ایـن دروغی بیش نیست و اکثر این جنگها براي بدست اوردن غنیمت و غارت کاروانها و یا ترور مخالفین بـوده

https://Barzzin.blogspot.com


پست‌های پرطرفدار