عده اي از مورخین از امام صادق و نیز از امام باقر نقل کرده اند:
پس از آن که امام علی از جنگ جمل با ناکثین و اهل بصره رهائی یافت و پیروزمندانه بازگشت، هفتاد نفر مـرد از اهالی هندوستان به حضور وي آمدند و پس از آن که اسلام را پذیرفتند و مسلمان شدند، حضرت با زبان هندي با آنان سخن میگفت و پاسخ سئوالات آنها را به زبان خودشان مطرح میفرمود. و چـون کرامـات ی از آن حضـرت مشاهده کردند، مدعی شدند که علی بن ابیطالب خدا است. امام علی اظهار نمود: اي جماعت! آنچه را که شما درباره من گمان کرده اید، درست نیست.
بلکه من نیز هماننـد شما بنده اي از بندگان خداوند متعال میباشم. اما آنها فرمایشات حضرت را نپذیرفتند و بر گفته خویش اصرار ورزیدند که تو همان خدا هستی، چون همه چیـ ز را میدانی.
حضرت از این حرکت خشمگین شد و فرمود: واللّه! اگر از عقیده و حرف خود برنگردید و توبه نکنیـ د، شـما را خواهم کشت. ولیکن آنها بر عقیده و حرف خود پافشاري کردند. به ناچار حضرت علی دستور داد تا چند حلقه قنات حفر نموده و آنها را از زیر زمین به یکـد یگر متّصـل نماینـد، سپس تمامی آن هفتاد نفر را که منکر آفریدگار جهان شده بودند داخـل قناتهـا انداختنـد، و سـر قناتهـا را نیـ ز پوشانند.
پس از آن یکی از قناتها را که خالی بود، پر از هیزم نموده و آتش زدند، و چون دود آتـش بـه تمـام ی قناتها جریان پیدا کرد، تمامی آن هفتاد نفر خفه گشتند و به هلاکت رسیدند.
خوب ببینید ایا این منطق و عقل و شعور علی را میرساند که تنها راه چاره خفـه کـردن و اعـدام وحشـیانه ایـن انسانها بوده!! آیا اگر کسی عقیده احمقانه اي دارد باید او را اعدام کرد!!؟؟
آیا شیعیان و آخوندهاي نادان انها را که در خرافات و اعتقادات مضـحک و احمقانـه گـوي سـبقت را از تمـام انسانها ربوده اند باید اعدام کرد!!؟؟
آیا این شخص خونخوار میتواند هماي رحمت و صاحب علم و دانش باشد!!؟؟ چه تفاوتی میان ایشان با هیتلر یا چنگیز خان وجود دارد!؟
منابع شیعی: رجال کشّی: ص 109 ،ح 174 وسائل الشّیعۀ: ج 28 ،ص 335 ،ح 2
کافی: ج 7 ،ص 257 ،ح 8 و 23
متن عربی روایت بالا براي اثبات مطلب و تودهنی زدن به اخوندهاي دروغگو و بیسواد: 34892] :
[2
[وعن محمد بن یحیى ، عن أحمد بن محمد ، عن ابن محبوب ، عن صالح بن سـهل ، عـن کـردین (1 ، (عن رجل ، عن أبی عبداالله وأبی جعفر ( علیهما السلام ) ، أن أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) لما فرغ من أهـل البصرة أتاه سبعون رجلا من الزط
(2 ، (فسلموا علیه وکلموه بلسانهم ، فرد علیهم بلسانهم ، ثم قال : إنی لست کمـا قلتم ، أنا عبداالله مخلوق ، فأبوا علیه ، وقالوا : أنت هو ، فقال : لئن لم تنتهوا وترجعوا عما قلتم فی ، وتتوبـوا إلـى االله لأقتلنکم ، فأبوا أن یرجعوا ویتوبوا ، فأمر أن تحفر لهم آبار ، فحفرت ، ثم خرق بعضها إلى بعض ، ثم قذفهم فیهـا ، ثم خمر رؤوسها ، ثم الهبت النار فی بئر منها لیس فیه أحـد مـنهم ، فیـدخل علـیهم الـد خان فیهـا فمـاتوا . ورواه الصدوق مرسلا
(3 . (ورواه الکشی فی ( کتاب الرجال ) عن الحسین بن الحسن بن بندار ، عن سـعد بـن عبـداالله ، عن أحمد بن محمد (4 . (ورواه الشیخ فی ( المجالس والأخبار ) بإسناده عن هشام بن سـالم ، عـن أبـی عبـداالله ( علیه السلام ) نحوه (5 . ( [34893] : [3 [الحسن بن سلیمان فی ( مختصر البصائر ) نقلا من کتاب ابن بابویه ، عن محمـد بـن موسـى بـن المتوکل ، عن موسى بن جعفر ، عن موسى بن عمران ، عن النوفلی ، عن السکونی ، عن أبی عبداالله ، عن . 23 | 259 : 7 الکافی] 2] (1 (فی رجال الکشی : عن مسمع بن عبد الملک أبی سیار. (2 (الزط : جیل من الهند « القاموس المحیط ( زطط ) 2 : 362 .« . 337 | 90 : 3 الفقیه) 3) . 175 | 325 : 1 الکشی رجال) 4) . 257 : 2 الطوسی أمالی) 5) [3 [مختصر البصائر : 135 .